قصه باف: «پسر کاملاً جدید» داستانی است که با ترکیب عناصر علمی-تخیلی و واقع‌گرایانه، نوجوانان را به تفکر دربارهٔ مفاهیم عمیق انسانی دعوت می‌کند. داستان از دید نیل یکی از دانش‌آموزان مدرسه ‌ایی در شهرکوچکی در انگلستان روایت می‌شود

.روزی پسری جدید به نام جورج به مدرسه می‌آید. پسر جدید کلاس با رنگی پریده، صورتی بی حال، تمیز و مرتب و البته خیلی هم عجیب و غریب که قرار است مدت کوتاهی در مدرسه بماند، توجه همه بچه‌ها را به خود جلب می‌کند.

او که بیشتر مواقع نگاهی بهت زده دارد و جواب کسی را نمی‌دهد، گاهی مثل یک نابغه رفتار می‌کند. همیشه خاتمی همراهش است که تمام حرکات او را یادداشت می‌کند.

در کلاس ساکت است و به ندرت صجبت می‌کند. جورج در حل مسائل ریاضی بسیار ماهر است اما درک درستی از احساسات و روابط انسانی ندارد

. همه می‌خواهند بدانند که او کیست و از کجا آمده است؟ چرا همیشه جورج تحت نظر است و یک نفر تمام رفتار و حرکاتش را یادداشت می‌کند؟

رفتارهای او باعث می‌شود که دانش‌آموزان به ماهیت واقعی او شک کنند. در نهایت مشخص می‌شود که جورج یک ربات پیشرفته است که برای آزمایش در محیط انسانی به مدرسه آورده شده است.

زمانی که تصمیم گرفته می‌شود او را به کارخانه بازگردانند تا به نسخه جدید ارتقا دهند، دوستانش تصمیم می‌گیرند او را نجات داده و به او فرصت تجربه زندگی انسانی دهند.

موضوعات کلیدی در این کتاب

انسانیت و احساسات: جورج، با وجود اینکه ربات است، در تعامل با دوستانش شروع به درک احساسات انسانی می‌کند.

نقد نظام آموزشی: داستان به نقد ساختارهای خشک و تکراری مدارس می‌پردازد و رفتارهای ماشینی دانش‌آموزان و معلمان را به چالش می‌کشد.

اهمیت دوستی و همدلی: رابطهٔ دوستانهٔ دنیل و جورج نشان می‌دهد که دوستی می‌تواند مرزهای بین انسان و ماشین را از بین ببرد.